نقره نعل با عجله خودش را به اردوگاه شیبا رساند. چند گاومیش در حاشیه ی محل اردو جلوی او را گرفتند و پرسیدند با چه کسی کار دارد؟ نقره نعل گفت که حرف مهمی دارد که باید به شیبا بزند. بعد از اینکه اجازه ی ورود به قلب اردوگاه شلوغ شیبا را پیدا کرد، قدم زنان خودش را به شیبا رساند. شیبا پرسید که چه حرف مهمی داری؟
- خانه
- از بس که ریا دیده ام از طوطی و طاووس!
- راهنمای سایت
- تماس با من
- فهرست اسامی حیوانات
- فهرست نام های گل های آپارتمانی
- فهرست نام درختان
- مطالب جالب
- روانشناسی (Psychology)
- جامعهشناسی (Sociology)
- ریاضی (Mathematics)
- فیزیک (Physics)
- شیمی (Chemistry)
- زمینشناسی (Geology)
- جغرافیا (Geography)
- تاریخ (History)
- هنر (Art)
- ادبیات (Literature)
- شعر (Poetry)
- زبان (Language)
- فهرست نام کشورها
- تکامل (Evolution)
- غزل معاصر
- موسیقی (Music)
- سینما (Cinema)
- ورزش (Sport)