s غزل معاصر :: کتاب بهرام

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام
طبقه بندی موضوعی
آخرین کامنت های شما
  • ۱۷ آبان ۰۲، ۱۳:۴۷ - محسن
    😱🤮
s

غزل معاصر یکی از برجسته‌ترین قالب‌های شعر امروز ماست که هر روز تجربیات نوینی را در آن مشاهده می‌کنیم و شاعران زیادی در این زمینه آثار خود را ارائه می‌دهند. این غزل به‌ویژه در بین نسل جوان اخیراً مورد بازنگری جدی قرار گرفته و برخلاف تصور اولیه که در سال‌های آغازین تحول شعر فارسی، یعنی شکستن وزن‌های عروضی و تغییرات محتوایی، گمان می‌رفت قالب‌های کلاسیک به کلی به حاشیه رانده شوند، غزل نه‌تنها توانست هویتش را حفظ کند بلکه به دنیای تازه‌تری نیز دست یافت که تا به حال کسی به آن‌ها مراجعه نکرده بود. به‌طوری‌که نمی‌توانیم این قالب را در حوزه آثار امروزی در چارچوب قالب‌های کلاسیک قرار دهیم. به این معنا که اصطلاح کلاسیک در مورد غزل‌های مدرن و حتی فرامدرن امروزی دیگر صادق نیست. جالب اینجاست که این قالب با پویایی کامل هر روز در حال حرکت و تغییر است و هر روز آثار تازه‌تری در این قالب قابل شناسایی است.

به‌عنوان مثال، با رونق گرفتن شعر نیمایی در زبان ما و سپس کساد شدن این نوع شعر به‌دلیل ظهور شعر سپید و تحولات فراوانی که در این عرصه در طول چند دهه پس از شکل‌گیری آن در ادبیات ما رخ داد، غزل به‌عنوان یک وزنه سنگین در برابر این آثار شناخته می‌شود. هرچند در سال‌های ابتدایی تولد شعر نیمایی و سپید و شاخه‌های مختلف آن، غزل با اتکا به پشتوانه چند صد ساله‌اش توانست جایگاه خود را حفظ کند. در غیر این صورت، آثار آن زمان در حوزه غزل و دیگر قالب‌های کلاسیک به‌طور ذاتی توانایی مقابله با این موج را نداشتند و تنها پشتوانه و هویت اصیل غزل بود که آن را به دست افرادی چون سیمین بهبهانی، حسین منزوی و محمد علی بهمنی رساند و این چهره‌ها با ارائه نگاهی نو به غزل، مخاطبان را با ابعاد تازه‌ای از این قالب آشنا کردند.

تفاوت‌هایی که غزل‌های اولیه اینان با غزل‌های گذشته داشتند، هرچند چندان قابل توجه نبودند که بتوان آن‌ها را به عنوان یک موج جدید پذیرفت، اما نمی‌توان منکر تأثیر آن‌ها بر کارهای جدی‌تری شد که پس از آن به وجود آمد. این آثار به بازنمایی غزل از زاویه‌ای نو پرداختند و در مقابل تحولات ظاهری شعر، به شکستن نظام‌های درونی شعر روی آوردند. البته این به معنای آن نیست که حرکت نیما تنها یک تحول در ظاهر شعر بود. واضح است که پیشنهادات نیما فراتر از این موضوع بود و به همان اندازه که در شکستن نظام عروضی شعر تأثیرگذار بود، هویت زبانی و محتوایی شعر را نیز دگرگون ساخت. همچنین نمی‌توان از تأثیر او بر آثار کلاسیکی که پس از او خلق شدند، غافل شد.

از این‌جا منبع تحول غزل مشخص می‌شود و افرادی که به ظرفیت‌های درونی این قالب اعتقاد داشتند، با بهره‌گیری از برخی تجربیات نیما در غزل، اقداماتی انجام دادند. این تغییرات حتی از نظر فرم نیز محرکی مناسب برای شاعرانی مانند سیمین بهبهانی بود تا در مفاعیل مفاعیل به دنبال وزن‌های جدیدتری بگردند که تا آن زمان در شعر فارسی مورد استفاده قرار نگرفته بودند.

نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که قالب چهارپاره، هرچند یکی از قالب‌های مدرن شعر ما به حساب می‌آید، اما نمی‌توان شباهت نزدیک آن به قالب‌های کلاسیک را نادیده گرفت. این نزدیکی شکلی توانست تأثیرات قابل توجهی بر شکل‌گیری غزل مدرن بگذارد. به عبارت دیگر، قالب چهارپاره با وجود داشتن زنجیره وزنی به شکل کاملاً کلاسیک و بندهایی که از نظر قافیه به قطعه‌ها شباهت دارند، از اولین تجربیات در چارچوب وزن و قافیه است که مدرن‌ترین بیان را ارائه می‌دهد. این قالب به دلیل شباهت‌هایی که به غزل داشت، به عنوان یک الگوی مناسب برای غزل مدرن در نظر گرفته شد، هرچند خود این قالب پس از مدتی به حاشیه رفت و نتوانست جایگاه قابل توجهی در شعر ما پیدا کند. تجربه‌های اولیه فروغ فرخزاد بیشتر در این قالب دیده می‌شود و سیمین بهبهانی نیز آثار زیادی در این قالب خلق کرده است. همچنین نادر نادرپور به عنوان یکی از شاعران تأثیرگذار در این قالب شناخته می‌شود.