من نقطه ی تلاقی اوهام و حیرتم
سرگشته ام به اهل زمین بی شباهتم
✔✔
از روزگار بعد تو خیری ندیده ام
تنهاترین نشانه ی اثبات قسمتم
✔✔
تفسیر کرده اند مرا گرچه بارها
مضمون گنگ گمشده در صد روایتم
✔✔
خلوت نشین صحبت دیوانگان شهر
دردآشنای رنج هزاران ملامتم
✔✔
مبهوت در میانه ی میدان نشسته ام
بی رغبتی به معرکه ها بوده عادتم
✔✔
سنگ صبور حادثه بعد از تو هیچکس
راهی نبرده سوی زوایای خلوتم
✔✔
میلی به شرح نیست... سکوتم شنیدنی است
بگذار نانوشته بماند حکایتم
محمد صادق سبط الشیخ
- ۰۳/۰۵/۰۷
شعر خیلی روان و زیبا و گویا
ولی غم انگیز و تامل برانگیز