s غزل های ناب دلنشین : غزلی اجتماعی از حسین جنتی :: کتاب بهرام

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام
طبقه بندی موضوعی
آخرین کامنت های شما
  • ۱۷ آبان ۰۲، ۱۳:۴۷ - محسن
    😱🤮
s
  • ۰
  • ۰

به شب نفرین فرستادند در ظلمت، خموشی چند
قفس را تنگ‌تر کردند آزادی‌فروشی چند

بنا شد تا دهانِ بستگان باشند، وا دادند
بَدَل‌ گشتند از اصلِ دهان بودن به گوشی چند

درید آن جِلدِ شیر از هم، فرو پاشید و ما دیدیم
پِیِ سوراخ می‌گردند در هر گوشه موشی چند

شگفتا باز هرشب ابلهی از گوشه‌ی دنجی
دم از اصلاحِ آتش می‌زند با پنبه‌پوشی چند

برادر! در نیاید دادِ ما از حلقِ غیر از ما
دگر بردار گوش از ناله‌های بی‌خروشی چند

چنان از یاد باید بُرد اینان را و آنان را
که بر سیمای ایامِ جوانی بود جوشی چند
‌حسین جنتی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی