در دیگران می جویی ام اما بدان ای دوست!
اینسان نمی یابی ز من حتی نشان ای دوست!
✔✍✔
من در تو گشتم مرا در خود صدا می زنی
تا پاسخم را بشنوی پژواک سان ای دوست!
✔✍✔
در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من
سردی مکن با این چنین آتش به جان ای دوست!
✔✍✔
گفتی بخوان خواندم اگر چه گوش نسپردی
حالا لالم خواستی پس خود بخوان ای دوست!
✔✍✔
من قانعم آن بخت جاویدان نمی خواهم
گر می توانی یک نفس با من بمان ای دوست!
✔✍✔
یا نه تو هم با هر بهانه شانه خالی کن
از من ، من این برشانه ها بار گران ای دوست!
✔✍✔
نامهربانی را هم از تو دوست! خواهم داشت
بیهوده می کوشی بمانی مهربان ای دوست!
✔✍✔
آنسان که می خواهد دلت با من بگو آری
من دوست! دارم حرف دل را بر زبان ای دوست!
محمد علی بهمنی
- ۰۳/۰۴/۲۷