ضربالمثل معروف "ماستها را کیسه کردن" به معنای ترسیدن است و زمانی به کار میرود که فردی از شنیدن خبری یا هشداری به وحشت افتاده و برای جلوگیری از خطر، اقدام فوری میکند. به این حالت گفته میشود که فلانی "ماستش را کیسه کرد".
در تاریخ آمده است که در زمان سلطنت مظفرالدین شاه قاجار، قیمت ماست به طور ناگهانی افزایش یافت. ماست که غذای اصلی و قوت روزانه مردم بود، به یکباره گران شد و مردم از این گرانی اعتراض کردند. شاه دستور داد که قیمت ماست کاهش یابد و به قیمت قبل بازگردد؛ اما فروشندگان ماست به دستورات شاه توجه نکردند و در نهایت قیمت ماست کاهش نیافت.
در این زمان، فردی قدرتمند به نام مختارالسلطنه در تهران حضور داشت که برای رسیدگی به اوضاع آشفته آن دوران، رئیس نظمیه تهران شده بود. به دستور شاه، مختارالسلطنه تصمیم گرفت که قیمت ماست را تثبیت کند.
چند ماه بعد، اوضاع کمی آرام شد. اما مختارالسلطنه که فردی پیگیر بود، به این آرامش مشکوک شد و تصمیم گرفت تا به طور غیررسمی و با لباس معمولی به دکانهای ماستفروشی رفته و ببیند که ماست را با چه قیمتی به مردم میفروشند.
او وارد یکی از فروشگاههای شهر شد و از فروشنده ماست پرسید: «ماست دارید؟» فروشنده با لبخند جواب داد: «ماست خوب میخواهید یا ماست مختارالسلطنه؟» مختارالسلطنه که از شنیدن این نام تعجب کرده بود، پرسید: «این چه حرفی است؟»
فروشنده ماست گفت: «خیلی ساده است. ماست خوب همان ماست سفت و بدون آب است که ما با قیمت بالا میفروشیم، اما ماست مختارالسلطنه همان خمرهای است که جلوی دکان داریم، نیمی از آن را آب گرفتهایم و طبق دستوری که مختارالسلطنه داده، آن را به قیمت ارزانتر میفروشیم.»
مختارالسلطنه که از این نیرنگ بسیار عصبانی شده بود، بلافاصله دستور داد فروشنده ماست را در مقابل دکانش آویزان کنند و شلوارش را محکم ببندند. سپس خمره ماست مختارالسلطنه را درون پاچههای شلوارش ریختند و مرد بیچاره را تا زمانی که آب اضافی ماست از شلوارش بیرون نمیریخت، معلق نگه داشتند.
پس از این که خبر در شهر و بین اهالی بازار پخش شد، همه فروشندگان ماستهای گران قیمت ترسیدند و سریعاً ماستهای مختارالسلطنه را داخل کیسه ریختند تا آب اضافی آن از کیسه بیرون بیفتد. از آن زمان به بعد این مثل در میان مردم رایج شد که «هر کسی از چیزی بترسد، ماستش را کیسه میکند!