این چار برگ خشک شده مال دفتر است
نه! آخرین قمار من و دست آخر است
*
من را به چاه درد خود انداخت و گذشت
هر کس که گفت با من خسته برادر است...
*
این چار برگ خشک شده مال دفتر است
نه! آخرین قمار من و دست آخر است
*
من را به چاه درد خود انداخت و گذشت
هر کس که گفت با من خسته برادر است...
*
من تشنهام ولی، در کوزه آب نیست
حال خراب هست، جان خراب نیست
✔✔
چون سایه روز و شب، در آب و آتشم
آرامش جهان، بی اضطراب نیست
✔✔
دیدی چه بد شدیم گرفتار دیو و دد
کس را به یاد نیست چنین روزگار بد
✔✔
دیدی که پیشتر ز تو هم بس ستمگران
رفتند و ماند از پسشان لعنت ابد
✔✔
جهد است در جهالت و جهل است در جهاد
ابرام در خرافه و اهمال در خرد
✔✔
دست ستم دراز و دهان دروغ باز
تزویر و زرق و روی و ریا بی حساب و حد
✔✔
دانی که خودپرست کم از بتپرست نیست
خودبین برد به سوی خدا نیز دست رد
✔✔
آری صنمپرست نباشد صمدشناس
ور خود به زرق خواند الله را صمد
✔✔
ای دست حق علی بزند گردن تو را
کز بهر کار ناحق از او خواستی مدد
هوشنگ ابتهاج
غزل حسین دهلوی که خواندید، به زیبایی احوالات عاشقانه و عاطفی را به تصویر میکشد. نقد این غزل از جنبههای مختلف به شرح زیر است:
1. محتوا و معنا:
پیدا بکن یک آدم آدم تری را
و شانه های محکم و محکم تری را
*
آقای خوبی که دلش سنگی نباشد
معشوق های دوستت دارم تری را !
*
برادر! خــون تو از سینه ی من می زند بیرون
بمان در خانه ات ، جلاد گردن می زند بیرون
✔✔
سپر برداشتن را گازِ اشک آور نمی فهمد
زِرِه سودی ندارد ، تیر از تن می زند بیرون
✔✔
هرچند اینکه سخت شکستی دل من است
غمگین مشو! که شیشه برای شکستن است
♥️♥️
من دوستی به جز تو ندارم؛ قسم به عشق
هرکس که غیر از این به تو گفتهست، دشمن است
♥️♥️
چشمان من مسیر تو را گم نمیکنند
فانوس اشکهای من از بس که روشن است!
♥️♥️
جای گلایه پیش تو چون شمع سوختم
لب باز کردهام به زبانی که الکن است
♥️♥️
از دیدنم دوباره پریشان شدی؟ ببخش!
چون خواب بد، سزای من «از یاد بردن» است
♥️♥️
حسین دهلوی
نقد این غزل زیبا:
غزل حسین دهلوی به زیبایی احوالات عاشقانه و درونی را به تصویر میکشد. این نقد به جنبههای مختلف آن میپردازد:
1. محتوا و معنا:
- بیت اول: بیان میکند که دل شاعر شکسته است، اما شکستن شیشه طبیعی است و نباید غمگین شد.
به اخمت خستگی در میرود، لبخند لازم نیست
کنار سینی چای تو اصلاً قند لازم نیست
♥️♥️
همیشه دوستت دارم -به جان مادرم- اما -
تو از بس سادهای، خوش باوری، سوگند لازم نیست
♥️♥️
دانلود رایگان کتاب شعر: دانلود مجموعه غزل اقلیت، اثر فاضل نظری
برای مطالعه آنلاین کتاب کلیک کنید.
چند غزل نمونه از کتاب :
نام غزل: عشق - از کتاب اقلیت - فاضل نظری
توان گفتن آن راز جاودانی نیست!
تصوری هم از آن باغ ارغوانی نیست!
♪
پر از هراس امیدم، که هیچ حادثه ای
شبیه آمدن عشق نا گهانی نیست!
♪
به نظر من، این غزل معاصر از بهرام بهرامی دارای یک سبک تاریک و پر از نگرانی است. شاعر از تصویرسازیهای قوی استفاده کرده است تا وضعیت معاصر را توصیف کند، اما احساسات منفی و ناامیدی در شعر حاکم هستند.
شعر به شکلی زیبا به وضعیت شهری که در مرداب جادوهای پیر افتاده است، اشاره میکند. تصاویر از شلاق زدن اسب، آرزوها و امیدهایی که در طلسم افراد حقیر گم شدهاند، و غول ریا که به شکل موشی در انبار پنیر گم شده است! نشاندهنده ناراحتی ها و ناامیدی های اجتماعی عمیقی هستند.
استفاده از تصاویری مانند قلعه، شاهزاده، شمشیر و مرد مارگیر، احساسی از تاریکی و ناامیدی را در شعر نشان میدهد. این غزل معاصر با تصاویر شاعرانهای که ارائه شده است، خواننده را به فکر و تأمل در موضوعاتی نظیر تقدیر، عشق، و تلاش برای بقا و رهایی میاندازد.