s رباعی :: کتاب بهرام

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام
طبقه بندی موضوعی
آخرین کامنت های شما
  • ۱۷ آبان ۰۲، ۱۳:۴۷ - محسن
    😱🤮
s

۱۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رباعی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

قویی لب یک برکه به خود می نگریست!

قویی در آب، آب در قو می زیست!

این برکه همان است که روزی آن را

با خاطر یار رفته با باد گریست!

بهرام بهرامی

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

با دیدن باد قاصدک می خندد!

زیرا که به هر پرنده می پیوندد!

اما علف از نسیم می ترسد و زود!

از ترس سفر به خود گره می بندد!

بهرام بهرامی

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

من نام کسی نخوانده ام الا تو

با هیچ کسی نمانده ام الا تو

عید آمد و من خانه تکانی کردم

از دل همه را تکانده ام الا تو

جلیل صفربیگی

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

از غیر تو بی نیاز کردند مرا

با عشق تو هم تراز کردند مرا

تا فاش شود فقط تو در قلب منی

جراحی قلب باز کردند مرا ...!

سعید بیابانکی

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

نه سیب نه گندم است بین من و تو

بین من و تو" گم است بین من وتو

این عشق که دیگران از او می گویند

یک سوءتفاهم است بین من و تو

جلیل صفر بیگی

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

مستی به شکستن سبویی بند است

هستی به بریدن گلویی بند است

گیسو مفشان ،توبه ی ما را مشکن

چون توبه ی عاشقان به مویی بند است ..!

سعید بیابانکی

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

بر هر چه به غیر عشق پا بگذارید

دست دل خویش در حنا بگذارید

عاشق بشوید، مردم! عاشق بشوید

یک نام خوش از خویش به جا بگذارید

جلیل صفربیگی

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

 

کم نامه ی خاموش برایم بفرست

از حرف پرم گوش برایم بفرست

 

دارم خفه می شوم در این تنهایی

لطفا کمی آغوش برایم بفرست

جلیل صفر بیگی

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

روزی گفتی شبی کنم دل شادت!

وز بند غمان خود کنم آزادت!

دیدی که از آن روز چه شب ها بگذشت؟

و ز گفته ی خود هیچ نیامد یادت!

رباعی از سعدی

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

به خواب پرست ها که می فهماند؟

ارابه ی خواب تا کجا می راند؟

وقتی که مسیر اشتباهی باشد!

آن کس که جلو زده عقب می ماند!

بهرام بهرامی

  • بهرام بهرامی حصاری