ای شب
هان ای شب شوم وحشت انگیز
تا چند زنی به جانم آتش؟
♪
یا چشم مرا ز جای برکن
یا پرده ز روی خود فروکش
♪
یا بازگذار تا بمیرم
کز دیدن روزگار سیرم
♪♪♪♪♪♪
دیری ست که در زمانه ی دون
از دیده همیشه اشکبارم
♪
عمری به کدورت و الم رفت
تا باقی عمر چون سپارم
♪
نه بخت بد مراست سامان
و ای شب ،نه توراست هیچ پایان
♪♪♪♪♪♪
چندین چه کنی مرا ستیزه
بس نیست مرا غم زمانه؟
♪
دل می بری و قرار از من
هر لحظه به یک ره و فسانه
♪
بس بس که شدی تو فتنه ای سخت
سرمایه ی درد و دشمن بخت
♪♪♪♪♪
این قصه که می کنی تو با من
زین خوبتر ایچ قصه ایچ نیست
♪
خوبست ولیک باید از درد
نالان شد و زار زار بگریست
♪
بشکست دلم ز بی قراری
کوتاه کن این فسانه ،باری
♪♪♪♪♪
آنجا که ز شاخ گل فروریخت
آنجا که بکوفت باد بر در
♪
و آنجا که بریخت آب مواج
تابید بر او مه منور
♪
ای تیره شب دراز دانی
کانجا چه نهفته بد نهانی؟
♪♪♪♪♪
بودست دلی ز درد خونین
بودست رخی ز غم مکدر
♪
بودست بسی سر پر امید
یاری که گرفته یار در بر
♪
کو آنهمه بانگ و ناله ی زار
کو ناله ی عاشقان غمخوار؟
♪♪♪♪♪
در سایه ی آن درخت ها چیست
کز دیده ی عالمی نهان است؟
♪
عجز بشر است این فجایع
یا آنکه حقیقت جهان است؟
♪
در سیر تو طاقتم بفرسود
زین منظره چیست عاقبت سود؟
♪♪♪♪♪
تو چیستی ای شب غم انگیز
در جست و جوی چه کاری آخر؟
♪
بس وقت گذشت و تو همانطور
استاده به شکل خوف آور
♪
تاریخچه ی گذشتگانی
یا رازگشای مردگانی؟
♪♪♪♪♪
تو اینه دار روزگاری
یا در ره عشق پرده داری؟
♪
یا شدمن جان من شدستی؟
ای شب بنه این شگفتکاری
♪
بگذار مرا به حالت خویش
با جان فسرده و دل ریش
♪♪♪♪♪
بگذار فرو بگیرد دم خواب
کز هر طرفی همی وزد باد
♪
وقتی ست خوش و زمانه خاموش
مرغ سحری کشید فریاد
♪
شد محو یکان یکان ستاره
تا چند کنم به تو نظاره؟
♪♪♪♪♪
بگذار بخواب اندر ایم
کز شومی گردش زمانه
♪
یکدم کمتر به یاد آرم
و آزاد شوم ز هر فسانه
♪
بگذار که چشم ها ببندد
کمتر به من این جهان بخندد
- ۰۳/۰۵/۱۴