در تقسیم کلمات به هجاهای بلند و کوتاه، (هاء) غیر ملفوظ حذف میشود. به عنوان مثال، مصراع زیر از اخوان ثالث در کتاب ارغنون:
((ای که می دانی ندارم غیر در گاهت پناهی))
ای / کِ* / می / دا / نی / نَ / دا / رم / غی / رِ / در / گا / هت / پَ / نا / هی
U - / - U - - / - U - - / - U - -
فاعلاتن / فاعلاتن / فاعلاتن / فاعلاتن
در این مثال، (هاء) غیر ملفوظ از کلمه ((که)) حذف شده است.
نکته: هرگاه (هاء غیر ملفوظ) در آخرین هجای رکنهای اصلی یا رکنهای فرعی که به هجاهای بلند ختم میشوند، واقع شود، با حرف پیش از خود یک هجای بلند محسوب میشود. مانند این مصراع از کلیات شمس تبریزی:
((روشن ندارد خانه را قندیل نا آویخته))
رو شن ن دا رد خا ن* را قن دی ل نا آ وی خ * ته
U - / - - U - / - - U- / - - U -
مستفعلن / مستفعلن / مستفعلن / مستفعلن
همانطور که میبینید، (های) خانه حذف شده و (های) (آویخته) با حرف پیش از خود یک هجای بلند ساخته است.
نظر: حذف (هاء) غیر ملفوظ در تقسیم کلمات به هجاهای بلند و کوتاه، یک قاعده مهم در علم عروض است که به درک بهتر وزن و ساختار شعر کمک میکند.
تقطیع به معنای تقسیم و خرد کردن است. در علم عروض، این واژه به عمل تقسیم کلمات به بخشهای مجزا اشاره دارد. به عنوان مثال، اگر بخواهیم کلمه «بر افروخته» را تقطیع کنیم، میتوانیم آن را به چهار بخش تقسیم کنیم:
به همین ترتیب، کلمه «خدایا» به سه بخش زیر تقسیم میشود:
خُ
دا
یا
در حالی که کلمه «مَن» تنها یک بخش دارد. همچنین، کلمه «شُما» به دو بخش زیر تقسیم میشود:
شُ
ما
مشاهده میشود که این دو بخش از نظر کشش صوتی و همچنین تعداد واکها برابر نیستند. بخش اول (شُ) از دو واک تشکیل شده است که شامل یک صامت و یک مصوت کوتاه میباشد، در حالی که بخش دوم (ما) از سه واک تشکیل شده که شامل دو صامت و یک مصوت کوتاه است. همچنین، توجه به فتحه روی حرف (م) مهم است، زیرا همانطور که قبلاً ذکر شد، پیش از حرف «الف»، مصوت کوتاه (فتحه) قرار میگیرد.