در زبان فارسی، همقافیهها نقش مهمی در شعر و ادب ایفا میکنند و آشنایی با آنها میتواند درک بهتری از زیباییهای زبان فراهم آورد. کلمات همقافیه گروهی از واژهها هستند که صدای پایانی مشابهی دارند و به همین دلیل در ترکیبهای شاعرانه، سرودها و حتی زبان محاورهای، مورد استفاده قرار میگیرند. در این مقاله، به بررسی برخی از کلمات همقافیه با واژههایی همچون "گل"، "پل"، "سمبل" و دیگر کلمات مشابه خواهیم پرداخت. این کلمات نه تنها در شعر و ادبیات کاربرد دارند، بلکه در مکالمات روزمره نیز به کار میروند و میتوانند معانی مختلف و جالبی را منتقل کنند. هدف از این مطلب، معرفی این کلمات و بررسی معانی آنهاست تا علاوه بر افزایش دایره لغات، شناخت بهتری از کاربردهای زبانی آنها پیدا کنیم.
- گل، 2. مل، 3. پل، 4. سل، 5. غل، 6. قل، 7. فول، 8. منگل، 9. مغول، 10. بابل، 11. تمایل، 12. سمبل، 13. تفال، 14. تکامل، 15. تجاهل، 16. تداخل، 17. زل، 18. شل، 19. کابل، 20. تپل، 21. رجل، 22. پرگل، 23. نازگل، 24. دهل، 25. بنجل، 26. الکل، 27. سرگل، 28. ترگل، 29. جل، 30. خل، 31. عثکول، 32. تعامل، 33. تبدّل، 34. کاکل، 35. بلبل، 36. تفاضل، 37. توسل، 38. تجمّل، 39. تعلّل، 40. تحمّل، 41. قول، 42. بد قول، 43. خوش قول، 44. قراول، 45. پیش قراول، 46. تناول، 47. پاترول، 48. تداول، 49. چپاول، 50. تحوّل، 51. تطاول، 52. تقابل، 53. پاندول، 54. حول، 55. رول، 56. شاقول، 57. کلسترول، 58. متفق القول، 59. استامبول. 60. کاکل.
معنی کلمات فوق:
- گل: یک گیاه با گلهای زیبا که معمولاً برای تزئین و یا در باغها کشت میشود.
- مل: حالت یا ویژگی کسی که ملایم و مهربان باشد. همچنین، "مل" در زبانهای دیگر به معنای شاد و پر نشاط نیز میآید.
- پل: ساختار یا سازهای که برای عبور از روی رودخانه، دره یا هر مانع مشابه ساخته میشود.
- سل: نوعی بیماری عفونی که معمولاً در ریهها ایجاد میشود و به نام بیماری سل شناخته میشود.