s شعر در مورد ریا - غزل معاصر :: کتاب بهرام

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام
طبقه بندی موضوعی
آخرین کامنت های شما
  • ۱۷ آبان ۰۲، ۱۳:۴۷ - محسن
    😱🤮
s

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر در مورد ریا - غزل معاصر» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

دیدی چه بد شدیم گرفتار دیو و دد

 کس را به یاد نیست چنین روزگار بد

 

دیدی که پیش‌تر ز تو هم بس ستمگران

 رفتند و ماند از پس‌شان لعنت ابد

 

جهد است در جهالت و جهل است در جهاد

 ابرام در خرافه و اهمال در خرد

 

دست ستم دراز و دهان دروغ باز

 تزویر و زرق و روی و ریا بی حساب و حد

 

دانی که خودپرست کم از بت‌پرست نیست

 خودبین برد به سوی خدا نیز دست رد

 

آری صنم‌پرست نباشد صمدشناس

 ور خود به زرق خواند الله را صمد

 

ای دست حق علی بزند گردن تو را

 کز بهر کار ناحق از او خواستی مدد

هوشنگ ابتهاج

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

نقد و تحلیل غزل معاصر:

این غزل با بازی زیبای کلمات و تصاویر شاعرانه، به بررسی مفاهیم عمیق انسانی و اجتماعی پرداخته است. در ادامه به بررسی بخش‌های مختلف این غزل می‌پردازیم.

مضمون اصلی:

غزل به مضامین متعدد از جمله فساد، ریا، غرور، مرگ، و سرنوشت انسان‌ها پرداخته است. شاعر با استفاده از تصاویر طبیعی و اسطوره‌ای، نقاشی‌هایی زنده و پویا از این مفاهیم ارائه می‌دهد.

بررسی ابیات:

1. مثل یک برگ که پاییز زمین خواهد خورد / پرچم زرد ریا نیز زمین خواهد خورد.
- شاعر با استفاده از تصویر برگ پژمرده در پاییز، به سقوط حتمی ریاکاری اشاره می‌کند. پرچم زرد نمادی از ریا و نفاق است که همانند برگ پاییزی سرانجام فرو خواهد افتاد.

2. جنگل نخوت او در دهن ارّه ی مرگ / مثل خاک ارّه ی ناچیز زمین خواهد خورد.
- تصویر جنگل نخوت که توسط اره‌ی مرگ تکه تکه می‌شود، به اضمحلال غرور و تکبر اشاره دارد. خاک اره به معنای چیزی کم‌اهمیت و بی‌ارزش است که نهایتاً به زمین خواهد افتاد.

3. آن مترسک که پدرخوانده ی زاغان شده است / در دهان درّه ی جالیز زمین خواهد خورد.
- مترسک نماد فردی است که با فریب ظاهر خود، نقش مهمی را ایفا می‌کند. اما نهایتاً در دره‌ای که نماد شکست و سقوط است، فرو خواهد افتاد.

  • بهرام بهرامی حصاری