داستان “تامبلینا”: سفر به سوی عشق و آزادی
تامبلینا (Thumbelina) یکی از داستانهای معروف هانس کریستیان آندرسن است که به زیبایی به موضوعاتی چون عشق، فداکاری و جستجوی هویت میپردازد. این داستان با روایت زندگی دختری کوچک و ماجراهای او در دنیای بزرگترها، پیامهای عمیق انسانی را به تصویر میکشد.
آغاز داستان
داستان با زنی آغاز میشود که آرزوی داشتن یک فرزند را دارد. او به یک جادوگر پیر مراجعه میکند و از او کمک میخواهد. جادوگر به او یک دانه جو جادویی میدهد که او آن را در یک گلدان میکارد. پس از مدتی، از این دانه، گلی زیبا میروید و در شکوفه آن، دختری کوچک به نام تامبلینا متولد میشود. تامبلینا به قدری کوچک است که تنها به اندازه یک انگشت شست است.
ربوده شدن توسط وزغ