s متن کتاب گرگ گیاهخوار 50 :: کتاب بهرام

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام
طبقه بندی موضوعی
آخرین کامنت های شما
  • ۱۷ آبان ۰۲، ۱۳:۴۷ - محسن
    😱🤮
s
  • ۰
  • ۰

ناگهان کفتار صدایش را به طرز نامعمولی بلند کرد و  گفت: این بی شرمانه است! شما حیوونای چرنده بلند شدین اومدین تو روی ما ایستادین میگین که مرده خوری کنیم؟ فکر کردین ما گدا هستیم؟ دست از کار شکار برداریم و از خود شما گدایی کنیم که تازه اون هم مرده هاتون و بندازین جلوی ما؟ واقعاً چی فکر کردین؟ فکر کردین ما احمقیم؟ فکر کردین ما دله ی این هستیم که مرده های شما رو بخوریم؟ واقعاً که. بی شرمی هم حدی داره.

بعد رو به شیر کرد و گفت: به غرور شما بر نخورده؟ شماها می خواین اجازه بدین با ما اینطوری صحبت کنن؟

بلافاصله همهمه جلسه را فرا گرفت و هر کسی چیزی می گفت.

چشم خونی می گفت: صبرکن آقای کفتار! شما زود داری قضاوت می کنی. اینطوری که شما به قضیه نگاه می کنی که کار درست نمیشه!

گوش چروکین می گفت: ما که منظورمون این نبود که به شما صدقه بدیم آقای کفتار! ما میخواستیم درکمال احترام حیوونای که میمرن رو به شما تقدیم کنیم.

پاگنده می گفت: منظور ما اینه که شما لطف میکنین که قبول می کنین که از مرده های ما تغذیه کنین. منظور ما....

ناگهان شیر همه را ساکت کرد.

گفت: با داد و بیداد که گفتگو نمیشه انجام داد.

بعد کمی مکث کرد  تا وارد مرحله ی دوم نقشه بشوند.

گفت: یکی یکی باید نظر بدین.

رو به گرگ کرد و گفت: نظر تو چیه تندر؟ تو هم فکر می کنی که پیشنهادشون گستاخانه است؟

گرگ که آرامشی عجیبی داشت که اصلاً به او نمی آمد گفت: البته هر کسی نظری داره ولی اگه نظر منو بخواین بشنوین؛ به نظر من که این یک فکر عالیه که میتونه صلح و دوستی رو بین ما حیوونا برقرار کنه!

روسای گله ها با شنیدن این حرف گرگ آرام شدند ولی کفتار می خواست اعتراض کند.

کفتار با صدای بلندی گفت: ولی..!

شیر گفت: لطفاً آروم باش خالخالی! بذار بقیه هم حرفشونو بزنن.

گرگ ادامه داد: ببینید دوستان! ما شکارچیا نیازی نداریم که کسی به ما لطف کنه و برای ما غذا تهیه کنه. ما اونقدر توانایی داریم که خودمون شکار کنیم و غذای مورد نیازمون رو به دست بیاریم. ولی باید این واقعیت رو هم در نظر گرفت که شیبا باعث شده که تو جنگل جریانی راه بیفته که به خیال خودشون میخوان که امنیت و آزادی به دست بیارن. اونها کورکورانه دارن از یک سری وساوس پیروی می کنن که نتیجه ای جز جنگ بین شکارچیا و گیاهخوارا و تفرقه و دوگانگی بین خود گیاهخواران نداره.

روسای گله به نشانه ی تایید حرف های گرگ به صورت زمزمه وار می گفتند. درسته! همینطوره!

ادامه

  • ۰۳/۰۴/۳۱
  • بهرام بهرامی حصاری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی