اگر در دست تو سنگ است و من، مغلوب، بر دارم!
نکن باور نگاهت را! که من مصلوب بر دارم!
✔
اساس قدرت داروغه توجیه است و می دانم
که من بر چوب بستی ظالم و معیوب بر دارم!
✔
همیشه آخر قصه به نفع قهرمانان است!
محال است این که چشم از انتهای خوب بردارم!
✔
همیشه روی این دریا، تخته پاره ی امید
مرا می برد و او می خواست، دست از چوب بردارم!
✔
به من یک زندگی دنیا بدهکار است و می خواهد
که دست از فکر بر پا کردن آشوب بردارم!
✔
مرا دنبال کاری سخت در دنیا فرستادند!
که الماس هنر از معدنی مخروب بردارم!
✔
همیشه در نگاهت بهترین ها هست و جایز نیست
که ا این مزرعه محصول نامرغوب بردارم!
بهرام بهرامی حصاری