s شعر در مورد شیشه :: کتاب بهرام

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام
طبقه بندی موضوعی
آخرین کامنت های شما
  • ۱۷ آبان ۰۲، ۱۳:۴۷ - محسن
    😱🤮
s

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر در مورد شیشه» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

دمی بر دار از گنجه ژلوفن های بی خود را

بریز از ذهن خود بیرون مسکن های بی خود را

عوض کن وضع این سلول تاریک دلم را یا

بگیر از پوستین جسم من ،ژن های بی خود را

زبان من نمی چرخد بگویم دوستت دارم

خدا لعنت کند اینگونه من من های بی خود را

تویی که معبد متروکه ای از عشق می سازی

بران از این پرستشگاه ؛ کاهن های بی خود را

مرا که بت پرست چشم تو هستم نگاهم دار

بران از دور این خمخانه مومن های بی خود را

هدر دادست عمرم را شبیه ساعتی ، چشمت

مکن اینرو و آن رو شیشه ی شن های بی خود را

مزن طعنه به ریشم رنگ و روی شاد یک عده

حسابی سرخوش و بی عار هم سن های بی خود را

مزن لبخند بر این درد مزمن بیش از این ، بس کن

که ظاهر ساز خواهد کرد باطن های بی خود را

نگاهم می کنی چشمان مستت شوکرانش را

تعارف می کند این غیر ممکن های بی خود را

سید مهدی نژادهاشمی

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

هرچند اینکه سخت شکستی دل من است

 غمگین مشو! که شیشه برای شکستن است

 ♥️♥️

من دوستی به جز تو ندارم؛ قسم به عشق

 هرکس که غیر از این به تو گفته‌ست، دشمن است

 ♥️♥️

چشمان من مسیر تو را گم نمی‌کنند

 فانوس اشک‌های من از بس که روشن است!

 ♥️♥️

جای گلایه پیش تو چون شمع سوختم

 لب باز کرده‌ام به زبانی که الکن است

 ♥️♥️

از دیدنم دوباره پریشان شدی؟ ببخش!

 چون خواب بد، سزای من «از یاد بردن» است

 ♥️♥️

حسین دهلوی

نقد این غزل زیبا:

غزل حسین دهلوی به زیبایی احوالات عاشقانه و درونی را به تصویر می‌کشد. این نقد به جنبه‌های مختلف آن می‌پردازد:

1. محتوا و معنا:
- بیت اول: بیان می‌کند که دل شاعر شکسته است، اما شکستن شیشه طبیعی است و نباید غمگین شد.

  • بهرام بهرامی حصاری