s داستان ضرب المثل به آن نشانی که خودم آمدم دوغ ندادی :: کتاب بهرام

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام
طبقه بندی موضوعی
آخرین کامنت های شما
  • ۱۷ آبان ۰۲، ۱۳:۴۷ - محسن
    😱🤮
s

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستان ضرب المثل به آن نشانی که خودم آمدم دوغ ندادی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

روزی روزگاری در یکی از شهرهای دور، مردی ثروتمند زندگی می‌کرد که به شدت در هزینه‌ها صرفه‌جویی می‌کرد. او هرگاه چیزی نیاز داشت، از دکان‌های مختلف نسیه می‌گرفت و با زحمت بسیار بدهی‌هایش را تسویه می‌کرد.

یک روز، از دوستانش شنید که بقال محله دوغ خوشمزه‌ای آورده است. با اشتیاق به سمت دکان بقال رفت و گفت: “در مسیر، دوغ‌های زیادی دیدم، اما تصمیم گرفتم از تو دوغ بخرم.” بقال با تعجب پرسید: “چرا این کار را نکردی؟” مرد پاسخ داد: “چون می‌خواستم از تو خرید کنم.” بقال با جدیت گفت: “بسیار خوب، حالا پول بده و هرچقدر که می‌خواهی دوغ ببر!” مرد با لبخند گفت: “اگر قصد پرداخت داشتم، از همان دکان‌ها دوغ می‌گرفتم.”

  • بهرام بهرامی حصاری