s خیام :: کتاب بهرام

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام

مطالب علمی فرهنگی هنری

کتاب بهرام
طبقه بندی موضوعی
آخرین کامنت های شما
  • ۱۷ آبان ۰۲، ۱۳:۴۷ - محسن
    😱🤮
s

۶ مطلب با موضوع «شعر :: خیام» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

من بی می ناب زیستن نتوانم!

بی باده کشید بار تن نتوانم!

من بنده ی آن دمم که ساقی گوید:

یک جام دگر بگیر و من نتوانم!

حکیم عمر خیام

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

آن قصر که جمشید درو جام گرفت!

آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت!

بهرام که گور می گرفتی همه عمر

دیدی که چگونه گور بهرام گرفت؟

خیام

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

مرغی دیدم نشسته بر باره ی طوس!

در پیش گرفته کله ی کیکاوس!

با کله همی می گفت: افسوس افسوس!

کو بانگ جرس ها و کجا ناله ی کوس!

رباعی از خیام نیشابوری

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

هنگام سپیده دم خروس سحری!

دانی که چرا همی کند نوحه گری؟

یعنی که نمودند در آیینه ی صبح

کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری!

حکیم عمر خیام

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

خیام اگر باده پرستی خوش باش!

با ماهرخی اگر نشستی خوش باش!

چون عاقبت کار جهان نیستی است!

انگار که نیستی، چو هستی خوش باش!

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

در کارگه کوزه گران رفتم دوش! 

دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش!

هر یک به زبان حال با من می گفت:

کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش! 

  • بهرام بهرامی حصاری