دیوان حافظ : غزل شمارهٔ ۴۹۲
سلامی چو بوی خوش آشنایی
بدان مردم دیده روشنایی
️☆☂♣
درودی چو نور دل پارسایان
بدان شمع خلوتگه پارسایی
☆☂♣
نمیبینم از همدمان هیچ بر جای
دلم خون شد از غصه ساقی کجایی
☆☂♣
دیوان حافظ : غزل شمارهٔ ۴۹۲
سلامی چو بوی خوش آشنایی
بدان مردم دیده روشنایی
️☆☂♣
درودی چو نور دل پارسایان
بدان شمع خلوتگه پارسایی
☆☂♣
نمیبینم از همدمان هیچ بر جای
دلم خون شد از غصه ساقی کجایی
☆☂♣
حافظ : غزل شمارهٔ ۴۹۵
می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی
این گفت سحرگه گل بلبل تو چه میگویی
✍✔✍
مسند به گلستان بر تا شاهد و ساقی را
لب گیری و رخ بوسی می نوشی و گل بویی
✍✔✍
شمشاد خرامان کن و آهنگ گلستان کن
تا سرو بیاموزد از قد تو دلجویی
✍✔✍